برگرد بی تو بغض فضا وا نمیشود یک شاخه یاس عاطفه پیدا نمیشود
درصفحه ی دلم نوشتی صبورباش قلبم غبار دارد و معنا نمی شود
بی تو شکست پنجره ی روبه اسمان غم در حریم ابی دل جا نمی شود
دریای تو پناه نگاه شکسته است هر دل که مثل قلب تو دریا نمی شود
میخواستم بچینم از ان سوی دل گلی اما بدون تو گلی وا نمی شود
دردیست انتظار که درمان ان تویی این درد تلخ بی تو مداوا نمی شود
زیباترین گلی که پسندیده ام تویی گل مثل چشمهای تو زیبا نمی شود
بی تو شکسته شدغزل اشناییم این رسم مهربانی دنیا نمی شود
گفتی صبور باش وبه اینده ها نگر پروانه که صبور و شکیبا نمی شود
شبنم،گل نگاه مرا باز شسته است دل در کنار یاد تو تنها نمی شود
گلدان یاس بی تو شکست وغریب شد گلدان بدون عشق شکوفا نمی شود
باران کویر روح مرا می برد به اوج اما دلم بدون تو شیدا نمی شود
رفتی وبی تو نام شکفتن غریب شد دیگر طلوع مهر هویدا نمی شود
رویای من همیشه به یاد تو سبز بود رفتی و حرفی از غم رویا نمی شود
رفتی ودل میان گلستان غریب ماند دیگر بهار محو تماشا نمی شود
یک قاصدک کنار من امدکمی نشست گفتم که صبح این شب یلدا نمی شود؟
دل های منتظرهمه تقدیم چشم تو امروز بی حضور تو فردا نمی شود
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:,ساعت 18:3
توسط
ازاده
| نظر بدهيد